|
به وبلاگ من خوش آمدید
ترسم که تو هم یار وفادار نباشی
عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی
من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم
تو از دل من هیچ خبردار نباشی
عشق+ تو = زندگي
تو + زندگي = آرامش
من ـ تو = ديوانگي
ديوانگي+ عشق = تو
زندگي ـ تو = مرگ
یه وقتایی یه حرفایی یه جوری اتیشت میزنه
که دوس دازی فریاد بزنی
ولـــــــــــــــــــــــــی نمیتونی
دوس داری اشک بریزی ولی نمیتونی
حتی دیگه نفس کشیدن هم براتـــ سخت میشه
تمام وجودت میشه یه بغض که نمیترکه
به این میگن "درد بــــــــــــــــــی درمون
همیشه با من بمان
هیچکس عاشقانه تر از من
نمی تواند تو را بسراید...!
من از خدا خواستم، نغمه های عشق مرا به گوشت برساند
تا لبخند مرا هرگز فراموش نکنی و ببینی که سایه ام به دنبالت است
تا هرگز نپنداری تنهایی. ولی اکنون تو رفته ای ،من هم خواهم رفت
فرق رفتن تو با من این است که من شاهد رفتن تو هستم
من اگه خدا بودم ...!
اینقدر هوای دو نفره رو به رخ تک نفره ها نمیکشیدم ...!
نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم ..!
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ ..
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!!
چگونه بگویم ؟
اصلا از چی بگم ؟
از این همه تنهایی ؟
یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟
ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .
منو درک میکنه . . . . . !
همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . .
عشق+ تو = زندگي
تو + زندگي = آرامش
من ـ تو = ديوانگي
ديوانگي+ عشق = تو
زندگي ـ تو = مرگ
دلم گرفته
دلم گرفته از این شبهای تنهایی
از این روزهای تاریک و غمناک و بارانی
دلم گرفته از این قابهای خالی بر دیوار
از این گلهای خشکیده و خاطرات یک دیدار
دلم گرفته از مردمان پر دروغ و فریب
از این حرفهای تلخ و این روزگار غریب
دلم گرفته از این شعرها و عاشقانه گفتن ها
از این عطرها و به یادت شکفتن ها
دلم گرفته از هر چه هست و نیست در دنیا
از زمین و آسمان و ...
خداحافظی سخته از کسی که خیلی دوسش داری
از کسی که نمیخوای حتی یه لحظه ام تنهاش بذاری
خیلی سخته که یک عمر کنار تو رویاهای تو باشه
باهاش زندگی کنی اما یهو خیلی راحت ازت جداشه
من بعد رفتنت به خدا پیر می شوم
برگرد خوب ِمن که زمینگیر می شوم
گفتم که بعدِ تو به غزل می برم پناه
با هر غزل به عشق تو زنجیر می شوم
تکرار می کنم همه ی خاطرات را
هر بار که به دست تو تسخیر می شوم
کابوس ” روز وصلتم” انگار در شبت
با رفتنت به نفعِ تو تعبیر می شوم
دردی نهفته ام که در این گیر و دارها
هر لحظه با خیال تو درگیر می شوم
یک آیه از کتاب نگاهت شدم ببین!
اینگونه من به نام تو تفسیر می شوم
این شعرها بدون تو معنا نمی دهد
از واژه واژه ی غزلم سیر می شوم!
نشستم درفراقت گریه كردم
زعشقت بی نهایت گریه كردم
تمام روز در فكر تو بودم
تمام شب برایت گریه كردم
میان كوچه های درد و غربت
چو دیدم رد پایت گریه كردم
مبار ای آسمان دیگر تو امشب
كه من دیشب به جایت گریه كردم
وقتی دوستی ومحبت
صادقانه باشد
دوری هیچ وقت
نمی تواند عامل
فراموشی شود
حتی اگر این دوری
همیشگی باشد
میان هر نفسی که میکشم
هــمــهــــــــــــمه ایــست
که از همه پنــــــــهان
از تو چه پنـــــــــهان
میان هر نفسی که میکشم
تـــــــــــــو هستی
که میکِشم تو را
که میکُشــــــــــــــی مرا
شرط میبندم بعد ازمرگم همه دورم جمع میشن
اونایی که هوامو نداشتن میان و گریه میکنن و
فاتحه میفرستن
همه اونایی که پشتم بد میگفتن میان و از خوبیام میگن
همه اون کسایی که چشم دیدنمو نداشتن
و تنهام گذاشتن میان و مهربون میشن
اما حیف که هرچقدر داد میزنم صدام بهشون نمیرسه
که بگم من همونم
همونی که تنهاش گذاشتین
همونی که هواشو نداشتین
همونی که ازش بد میگفتین
من همونم با این تفاوت که
حالا نیستم و عزیز شدم شدم
صــدایـت را مــی خـــواهم
تــا مــوســیقی ســکوت لــحظه هــایــم بــاشــد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد
وجــودت را مــی خــواهم تــا گــرمــای قــندیل آغـوشــم بـاشد
خیالت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد
دستها یت را می خواهم تا نوازشگر اشکهایم باشد
و تــنهـا خــنده هــایــت را مــی خــواهـم تـــا
مرحم کهنه ی زخمهای زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم
اگه پیشت نبودم نگو نیست بگو به یادمه
اگه ازت دورم نگو دوره بگو قلبش با منه
اگه ناراحتت کردم نگونامرده بگو میبخشمش
اگه رفتم نگو رفت بگو زود برمیگرده
اگه خوابم نگو خوابه بگو خوابمو میبینه
اگه میگم دوستت دارم نگو خره بگو بی کسه
اگه مردم نگو مرد بگو رفته نمیزارند که برگرده
تقدیم به بهترینم که ازش دورم ودلم بهش نزدیکه
هوایت که به سرم می زند
دیگر در هیچ هوایی ،
نمی توانم نفس بکشم !
عجب نفس گیر است
هوای بی تو بودن !
باید آهسته نوشت
با دلی خسته نوشت
گرم و پر رنگ نوشت
روی هر سنگ نوشت
تا بدانند همه که : اگر دوست نباشد ، دل نیست !
تنها برای تو مینویسم
توکه برق چشمانم را زنده می کنی
برای دستـان تو که گرمای عشق را خـجالــت زده می کـند
برای لبانت که جز ترنم محبت را نمیبوسد
برای تپش های قلبت که نبضم را به زدن وا دار میکند
با توست که هر روز شبم معنا دارد
تنها برای تو مینویسم
بعضی وقتا دلم میسوزه
اما نه واسه تو
گریم میگیره
اما نه واسه تو
زیر بارون میشینم و بغض میکنم
اما نه واسه تنهایی تو
بلکه واسه خودم که به این راحتی فروختیم
ﺣﺮﻓﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺳﺖ :
ﺁﺭﻩ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺻﺎﻑ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻲ ﺩﺍﺭﻱ
ﻋﺰﻳﺰ ﺩﻟﻢ ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﻣﺜﺎﻝ:
ﺗﻮ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻣﻨﻲ … ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻲِ ﻣﻨﻲ … ﺗﻮ ﻋﺸﻖ ﻣﻨﻲ…
ﺗﻮ ﺑﺮﻱ ﻣﻦ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ… ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻣﻴﻤﻮﻧﻢ… ﻭ….
ﺍﻳﻨﺎ ﻫﻤﺶ
“ ﮐﺸﮑﻪ ”
ﺩﻟﺘﻮ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺐ
ﺁﺩﻣﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻧﺪﺍﺭن ﮐﻪ
ﻗﺪﺭ ﺩﻝ ﭘﺎﮐﺖ رﻭ ﺑﺪﻭﻧﻦ ﻭﻧﺸﮑﻮﻧﻨﺶ.
صدا بزن مرا مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار می خواهم باور کنم
مال تو هستم
من به مهر تو چنان رام شدم
که خدا می داند
من به زلف تو چنان خام شدم
که خدا میداند
من چنان جادوی این دام شدم
که خدا میداند
بدترین حسرتی که در زندگی میخوریم
از کارهای خطایی که مرتکب شده ایم ، نیست
بلکه از این است که چرا کارهای درست را
برای کسی که لیاقتش را نداشته انجام داده ایم
دلت تنگ یک نفر که باشد!
تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد؛
و لحظه ای فراموشش کنی،
فایده ندارد…. تو دلت تنگ است،
دلت برای همان یک نفر تنگ است!
تـــا نــیــایــد تـــا نــبــاشــد
هیچ چیز درست نمی شود
منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست
شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست
منو حالا نوازش کن همین حالا که تب دارم
اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم
هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کاره سختی نیست
بدون مرز با من باش اگر چه دیگه وقتی نیست
نبینم این دَم رفتن تو چشمات غصه میشینه
همه اشکاتو میبوسم میدونم قسمتم اینه
ایــن روزهــا هـــمــه بــه مـــن
دلـــتـــنـــگـــی
هـــدیـــه مـــی دهـــنـــد
لــــطـــفــــا آتـــش بـــس اعــــلـــام کــــنـــیـــد
بــــه خــــدا
تـــــمـــــام شــــد
دلــــــم
برچسبها: وبلاگ عاشقانه, شعر عاشقانه, عکس عاشقانه, کد آهنگ پیشواز, جوک
گاهی عمر تلف می شود
به پای یک احساس
گاهی احساس تلف می شود
به پای عمر
و چه عذابی می کشد
کسی که هم عمرش تلف شود
هم احـــســــاســـش
برچسبها: وبلاگ عاشقانه, شعر عاشقانه, عکس عاشقانه, کد آهنگ پیشواز, جوک
از تــنـهـایـی،
خـسـتـه شـده ام
از رسـیـدن،
نـا امـیـد
از تـــو،
دلــسـرد
دلـم بـه هـیـچ چـیـزی خـوش نــیـسـت
امّــا
چـرا نـمـی تـوانـم عـاشـقـت نــبـاشـم ؟
برچسبها: وبلاگ عاشقانه, شعر عاشقانه, عکس عاشقانه, کد آهنگ پیشواز, جوک
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند
بعضی ها مثل " ب " برات می میرند
مثل " د " دوستت دارند
مثل " ع " عاشقت می شوند
مثل " م " منتظر می مونند
تا یه روز مثل " ی " یارت بشن
برچسبها: وبلاگ عاشقانه, شعر عاشقانه, عکس عاشقانه, کد آهنگ پیشواز, جوک
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
برچسبها: وبلاگ عاشقانه, شعر عاشقانه, عکس عاشقانه, کد آهنگ پیشواز, جوک
وقتـــــی به عقب بر میگردی ؛
متوجه میشی که جــــــای بعضیا ،
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !!!
برچسبها: وبلاگ عاشقانه, شعر عاشقانه, عکس عاشقانه, کد آهنگ پیشواز, جوک
نازنینم یادتو درخانه مهمان میکنم
تاابد مهرتو را درسینه پنهان میکنم
گرچه من دیگر نمی بینم گل روی تو را
خاطراتت را دوای درد هجران میکنم
تو را دوست می دارم ٬ نمی دانم چرا ٬
شاید این طبیعت ساده و بی آلایش من ٬
حد و مرزی برای دوست داشتن نمی شناسد .
ولی سخت در این مکتوب فرو نشسته ام
چه کسی مرا دوست می دارد ؟
ای فرشته نازل شده بر چشمانم ٬
ای شقایق زندگی ام ٬
ای تنها ستاره آسمان قلبم ٬
ای زیباترین زیباییهای محبت ٬
ای بهانه شبهایم ٬
ای تنها نیاز زنده بودنم ٬
ای آغاز روز بودنم ٬
ای نیمه پنهان من ٬
و تو ای معشوقه من ٬
تو را با تمام وجود ٬
دوســت دارم و
می پرستم.
عشـــــق اگر عشق باشد ؛
هم خنده هايت را دوست دارد
هم گريه هايت را
هم شادي ات را دوست دارد
هم غم هايت را
هم لحظه هاي شادابي ات را مي پسندد ،
هم روز هاي بي حوصلگي ات را
هم دقايق پر ازدحامت را همراهي ميکند ،
هم دقايق تنهايي ات را
عشـــــق اگر عشق باشد ،
هم زيبايي هايت را دوست دارد
هم اخم هايت را در روزهاي تلخي
هم سلامتت را مي پسندد ،
هم روزهاي گرفتاري و بيماري همراهي ات مي کند
عشـــــق اگر عشق باشد ،
با يک اتفاق ،
تـــو را تعويض نمي کند ،
همراهي ات مي کند تا بهبود يابي
عشــــق اگر عشق باشد ،
هر ثانيه دستانش در دستان تــــــوست،
در سخـــتي و آســـاني تا ابـــــــد
آن کس که تورا شناخت ،من بودم
در کوره ی تب گداخت من بودم
پروانه ی عاشقی که بی پروا
تا مرکز شعله تاخت ،من بودم
مردی که نشست با شکیبایی
از سنگ،الهه ساخت،من بودم
آن کس که تمام هستی خود را
در بازی عشق باخت ،من بودم
تو در طلب بهار و فصلی نو
تکراری و یکنواخت من بودم
تو راز مگوی یک معمایی
آن کس که تورا شناخت من بودم
کاش می دانستی و می فهمیدی که برای داشتنت
دلی را به دریا زدم
که از آب واهــــــــمه داشت
به خدا ، عشق به رسوا شدنش می ارزد
به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد
دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضاء شدنش می ارزد
گرچه من تجربه ای از نرسیدن ها هستم
کوشش رود به دریا شدنش می ارزد
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند
پرسید : فرزندم پس حوایت کو؟
اشک هایم را پاک کردم و
گفتم : در آغوش آدم دیگریست
فرقـے نمـے کند !!
بگویم و بدانـے ...!
یا ...
نگویم و بدانـے..!
فاصله دورت نمی کند ...!!!
در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...!
جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:
جای تو ، توی قـــــلــــبــــمـــــه
|
|